رمز خود را فراموش کرده اید ؟

شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ / نوشته شده در مقالات

تکنولوژی مشعلهایی با راندمان بالا

 

مشخص نمودن پتانسیل های کاهش مصرف انرژی در مشعلهای گازسوز و بهره برداری از آنها

 

راندمان حرارتی کوره های عملیات حرارتی که از سوخت گاز بهره میبرند به میزان بسیار چشمگیری به کیفیت و طراحی مشعلهایی بازمیگردد که در آنها کوره ها مورد استفاده قرار گرفته اند . اغلب اوقات بدلیل مغایرتهای زمان فعالیت و یا شرایط نامناسب موجود، مشعلها نمیتوانند توانمندیهای بالقوه خود را نشان دهند.در ادامه و به کمک چندین مثال عملی نشان خواهیم داد که چگونه در یک سیستم مصارف غیر واقعی ایجاد شده و منجر میگردد تا از عملکرد با راندمان بالای سیستم جلوگیری شود .

۱-تنظیمات مشعل :

بدون توجه به این مسئله که شما چه نوع مشعلی را به کار میبرید، مشعلی مدرن با قابلیت بازیافت حرارت و یا مشعلی ساده و بدون توجه به این مسئله که آیا شعله با مواد داخل کوره مستقیما در تماس است و یا غیر مستقیم، نسبت هوا مهمترین پارامتری است که میتواند بر روی راندمان کاری مشعل شما و در هر پروسه ای تاثیر بسزایی داشته باشد . تشخیص مقدار نسبت هوا نیز براحتی و از طریق آنالیز محصولات احتراق قابل حصول میباشد . لطفا توجه داشته باشید که آنالیز محصولات احتراق در شرایط واقعی خط تولید ( دمای تولیدی و سایر شرایط تولیدی دیگر همچون شعله کوتاه و یا بلند ) اندازه گیری شود .

تعیین نسبت هوا از طریق اندازه گیری مقدار اکسیژن موجود در محصولات احتراق خروجی از دودکش (Ko2) و به کمک فرمول ذیل قابل محاسبه خواهد بود :

l = 0.21/(0.21-Ko2)

در عملکرد استاندارد مشعلها مقدار نسبت هوا بین ۱.۰۵ الی ۱.۲ ( کمی بالاتر از نسبت استویکیومتریک ) متناسب با مقدار اکسیژن قرائت شده از دودکش ( بین ۱.۰ الی ۳.۵ درصد ) میباشد. در نسبتهای هوای بالاتر از ۱.۰ هوای اضافی وارد شده به محفظه احتراق میبایست گرم شده و بدون انجام فعالیت خاصی محفظه احتراق را ترک کند. همچنین درصورت افزایش دما در محفظه احتراق مقدار مصرف سوخت نیز به شکل محسوسی افزایش خواهد یافت.

 

Air ratio λ

شکل ۱ : تاثیر تغییرات نسبت هوا و تغییرات دمای کوره بر روی افزایش مصرف سوخت کاملا قابل روئیت و محاسبه میباشد. همچنین درصورتیکه مقدار نسبت هوا کمتر از مقدار نسبت هوای استویکیومتریک ( ۱ ) باشد، علاوه بر افزایش خطر مسمومیت گاز منوکسید کربن، با توجه به شکل فوق مصرف انرژی به شکل ملموس تری افزایش خواهد یافت . در این شرایط نیز عطف به نمودارهای فوق، تاثیر تغییر نسبت هوا در افزایش مصرف سوخت واضح و مبرهن است.

 

۲-پیکربندی مشعل :

مطابق با شکل ذیل تحقق اختلاط مناسب بین سوخت و هوا درصورتیکه هیچ ارتباطی بین خطوط گاز و هوا نیز وجود نداشته باشد، امکان پذیر میباشد. مقادیر سوخت گاز و هوا براحتی و توسط اپراتور قابل تنظیم میباشند. شیرهای برقی مشعل طی فرآیند روشن شدن، به سرعت باز میشوند و مشعل با بیشترین ظرفیت حرارتی و بلندترین طول شعله خود شروع به کار مینماید.این مسئله حصول احتراق کامل را حتی در سیکلهای عملکردی کوتاه تضمین مینماید. داشتن یک پروسه احتراق ایمن و استاندارد مستلزم بکارگیری تجهیزات استاندارد برای این نوع مشعلها میباشد و لذا به همین دلیل مشعلهای NOXMATمطابق با شرایط استاندارد تا ظرفیت۱۲۰ KWطراحی و تجهیز شده اند .

شکل ۲ – در این شکل مشعل NOXMAT مدل HGBE با قابل استارت سرد قابل روئیت میباشد که در راستای استاندارد سازی با شیرهای سوخت و هوا – کنترلر مشعل تجهیز شده اند .شکل واقعی مشعل در سمت چپ ( بدون وجود هوای خنک کننده و گیج فشار ) و شکل شماتیک آن در سمت راست قابل روئیت میباشد.

۳- سیکل زمانیکارکرد یک مشعل :

فوائد عملکرد مشعل فوق الذکر زمانی مشخص تر خواهد شد که مراحل کارکرد آن را از زمان باز شدن شیر هوا جهت شروع احتراق، طی فرآیند احتراق، خاموش شدن مشعل و آزاد سازی دوباره هوا جهت شروع احتراق بعدی، بخوبی بررسی کنیم. مراحل اشاره شده و تغغیرات آن را در صنعت میتوانید در شکلهای ۳a الی ۳d ببینید.

مقدار هوای اضافی ( مصرف سوخت بیشتر ) را زمانیکه مشعل در وضعیت شعله کامل خود قرار دارد و کلیه مشعلها طی مدت زمان طولانی بدون وقفه در وضعیت روشن قرار دارند، نمیتوان تعیین کرد.

۴-فشار خطوط حامل انرژی :

برای اینکه شاهد کارکرد مشعل با راندمان بالا باشیم، ضروری و حیاتی است که فشار خطوط سوخت و هوا در مجاری ورودی به مشعل ثابت بوده و نهایتا حدود ۵% نسبت به مقادیر تعیین شده توسط تولید کننده مشعل نوسان داشته باشد. در واقعیت و در کوره هایی که همزمان از مشعلهای متعددی بهره میبرند، نوسانات فشار در خطوط اشاره شده خیلی غیر معمول بنظر نمیرسد. برای رفع این نقیصه نیز براحتی میتوان از تلکنولوژی های جدید همچون تغییر سرعت فن جهت تثبیت فشار استفاده نمود و علاوه بر حل مشکل مذکور از امکان ذخیره سازی انرژی در زمانهایی که مشعلها در وضعیت شعله کوتاه نیز قراردارند، بهره مند شد .

همچنین جهت تثبیت فشار سوخت در مجاری ورودی به هر مشعل، در کوره های عملیات حرارتی که دارای مشعلهای متعدد هستند سعی میگردد تا با استقرار خط مرکزی تزریق سوخت شامل تثبیت کننده فشار – شیر قطع ایمن و سیستم اندازه گیری کننده مصرف سوخت، بر مشکل نوسانات احتمالی فشار سوخت نیز غالب شویم.

 

در مثالی بسیار کاربردی و جالب در شکل ۴ مشعلی را میتوانید ببینید که میتواند با فشاری بین ۴۷.۵ mbar الی ۵۲.۵ mbar فعالیت کند. درصورت انتخاب یک رگولاتور صحیح و مناسب ( ۱ ) میتوانیم مقدار فشار مناسب ۵۰ mbar را در ورودی مشعل تضمین نماییم. با انتخاب سایز مناسب شیر برقی ها ( ۳) و کلکتور پس از آن (۴) نیز میتوانیم امیدوار باشیم که شاهد افت فشار زیاد گاز پس از عبور از آنها نباشیم. در قسمت دیگر شاهد یک کنتور توربینی هستیم که درصورت انتخاب صحیح آن و در زمانهای اوج مصرف میتواند منجر به ایجاد افت فشاری بین ۱۰ mbar الی ۱۵ mbar گردد.

در این صورت و با توجه به جدول نشان داده شده در شکل ذیل متوجه خواهیم شده که فشار گاز در ورودی مشعل بین ۴۹.۹ mbar الی ۳۴.۳ mbar تغییر خواهد کرد. در نهایت مقدار نسبت هوا ( افزایش مصرف سوخت ) با افزایش تعداد مشعلهای در حال کار افزایش خواهد یافت .

شکل ۴ : جدول تغییرات فشار

مزیت استفاده از تثبیت کننده فشار – تجهیزات ایمنی و کنتور که در شکل ۴ به آن اشاره کردیم با بررسی شکل شماره ۵ بسیار واضح تر خواهد شد. حال به شکل ۵ مراجعه فرمائید . منحنی نقطه چین، نشان دهنده دمای setpoint میباشد و منحنی سبز رنگ نیز نشان دهنده دمای واقعی یک کوره عملیات حرارتی است . فشار هوای احتراق نیز به رنگ آبی تیره نشان داده شده و روی عدد ۸۰ mbar تثبیت شده است. وضعیت خاموش یا روشن بودن مشعلها نیز بر اساس نمودار سیاه رنگ قابل بررسی است . فشار گاز ورودی به مشعلها ( منحنی زرد رنگ ) میبایست روی عدد ۵۰ mbar تثبیت گردد ولی با توجه به تعداد مشعلهای روشن و تغییر وضعیت آنها، نوسان مینماید. وضعیت مقدار نسبت هوا l = 1.15 نیز با رنگ آبی قابل ردیابی است . با بررسی منحنی مذکور ( محدوده قرمز رنگ مربوط به افزایش مصرف سوخت ) به راحتی میتوان پی برد که میزان افزایش مصرف چقدر تغییر پیدا خواهد کرد.

شکل ۵ : بررسی تغییرات پارامترهای مشعل در طول زمان

در مثال فوق الذکر درصورتیکه قیمت گاز را ۰.۰۴ Euro/KWhدر نظر بگیریم، بدلیل عدم تثبیت فشارها، میبایست سالانه حدود ۲۰/۰۰۰ Euro هزینه بابت افزایش مصرف سوخت اتلاف انرژی پرداخت نماییم.

مدیریت صحیح حاملهای انرژی و تثبیت فشارها میتواند از بروز اتلاف هزینه هایی اینچنینی جلوگیری نماید .

۵-مشعلهای بازیافت کننده حرارت:

علاوه بر راه حلهای مختلفی که برای کاهش مصرف انرژی وجود دارند، یکی از راهکارها بازیافت حرارت از محصولات داغ احتراق خروجی از کوره و پیشگرم نمودن هوای مورد نیاز احتراق توسط آن میباشد. جهت اجرایی نمودن این راهکار دو روش وجود دارد :

–         بکارگیری سیستم و مکانیزم بازیافت کننده حرارت مرکزی ( Central Recuperator )

–         استفاده از مشعلهای بازیافت کننده حرارت ( Recuperative Burner )

شکل ۶ : نمودار بررسی تاثیر پیشگرم نمودن هوای احتراق به روشهای مختلف بر روی کاهش مصرف انرژی

لطفا به شکل شماره ۶ دقت فرمائید . در این شکل مقدار انرژی قابل ذخیره سازی در صورت پیش گرم کردن هوای احتراق براساس دماهای مختلف کوره های متنوع ( Furnace chamber temperature )و میزان گرم شدن هوای مورد نیاز احتراق ( Air Pre Heating ) بیان شده است. به یاد داشته باشیم که کاهش تولید گاز CO2 منوط به کاهش مصرف سوخت نیز میباشد. توجه به این نکته بسیار ضروری است که در صورت پیش گرم نمودن هوای مورد نیاز احتراق بصورت غیر متمرکز و استفاده از مشعلهای دارای قابلیت بازیافت حرارت منجر خواهد گردید تا هوای بیشتری و با کیفیت بهتری پیش گرم شده و شاهد کاهش مصرف سوخت بیشتری باشیم.

توجه داشته باشید که هزینه تعویض مشعلها نه تنها از محل کاهش مصرف سوخت، بلکه از طریق کاهش هزینه های تعمیراتی و افزایش مدت زمان کاربری کوره ها و مشعلها براحتی قابل تامین خواهد بود . به همین دلیل امروز شاهد اقبال عمومی جهت جایگزینی مشعلهای قدیمی و نوسازی کوره ها میباشیم. درصورت استفاده از مشعلهای بازیافت کننده حرارت در مثال اشاره شده در شکل ۵ شما میتوانید هر سال حدود ۲۵۰۰۰ Euro کاهش هزینه ایجاد نمائید .

ترجمه : مهندس حسن خلخالی (کپی برداری از مطالب فوق در صورت ذکر منبع بلامانع است )

منبع : مستندات شرکت NOXMAT

با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ / نوشته شده در مقالات

کنترل ايمني شعله :

سيستم هاي کنترل ايمني شعله (بیشتر…)

با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۸ / نوشته شده در مقالات
آموزش مشعل-آموزش دیگ و بویلر

هه ما میدانیم که هوای مورد نیاز مشعل کاملا به مقدار سوخت مصرفی آن بستگی دارد و زمانیکه نیاز به مصرف سوخت بیشتری (بیشتر…)

با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ / نوشته شده در مقالات

خاصيت تشعشع شعله :

بهره برداري از تشعشعات منتشره از شعله يکي از غالب ترين روشهاي تشخيص شعله در صنايع ميباشد. خاصيت تشعشعي شعله منجر به تحريک سنسورهاي اپتيکال خواهد شد.با توجه به نياز به تشخيص سريع اختلالات احتمالي درشعله ( بالاخص در صنايع حساس و بزرگ ) بکارگيري سنسورهاي الکترونيکي در صدر درخواستها قرار دارد. بسته به نوع سوخت مصرفي و ظرفيت مشعل، زمان تشخيص عيوب احتمالي در شعله از ۱ ثانيه الي ۴ ثانيه متغير ميباشد.

تشعشعات منتشره از شعله ها در بازه مشخصي از طيف امواج الکترومغناطيسي بنام طيف شعله ( Flame Spectrum  ) قرار دارد. طيف مذکور شامل تشعشعات ماوراء بنفش – مرئي – مادون قرمز ميباشد. تشعشعات ماوراء بنفش و مادون قرمز در دوطرف طيف شعله قرار داشته و فقط طول موجهاي ۴۰۰ الي ۸۰۰ نانومتري در محدوده بينايي بشر قرار دارند.نورهاي آبي مرئي در سمت تشعشعات ماوراء بنفش و نورهاي قرمز در بخش مادون قرمز طيف شعله قراردارند. سنسورهاي شعله در محدوده هاي ماوراء بنفش – مادون قرمز و مرئي قابل فعاليت ميباشند. پارامترهاي متنوعي در انتخاب سنسوري مناسب براي تشخيص شعله، تعيين کننده ميباشند.

آموزش رله lfl siemens

درشکل ۱ طيف شعله و نمودار سوختهاي معمول قابل روئيت ميباشد. امواج ماوراءبنفش با اختصاص محدوده‌اي حدود يک درصد از کمترين بخش از سه جز تشعشع شده از شعله ميباشد. عموما محدوده يک سوم اوليه شعله منبع اصلي تشعشعات ماوراءبنفش ميباشد و شعله هاي دمابالا مقادير زيادتري از امواج ماوراء بنفش را از خود متشعشع مينمايند . هر دو سوخت گاز و گازوئيل باندازه کافي از خود امواج ماوراءبنفش منتشر مينمايند. تشعشعات مرئي نيز چيزي در حدود ۱۰ درصد از کل تشعشعات را به خود اختصاص ميدهند و براي بشر در رنگهاي مختلف مرئي ميباشند :

  • رنگهاي آبي با ترکيبي از نارنجي و زرد براي شعله هاي گازسوز
  • رنگ زرد درخشان براي شعله هاي با سوخت گازوئيل و پودر زغال سنگ

امواج مادون قرمز نيز چيزي در حدود ۹۰ درصد از کل تشعشعات را به خود اختصاص داده و عمدتا در دو سوم بعدي شعله منتشر ميشوند.قطعات داغ کوره ها ( نظير مواد نسوز ) در دماهاي بالاتر از ۱۰۰۰ درجه فارنهايت شروع به انتشار امواج مادون قرمز مينمايند.

تشخيص شعله با امواج ماوراءبنفش :

اسکنرهاي شعله که با متد UV کار ميکنند از محفظه اي حساس به امواج ماوراءبنفش استفاده مينمايند و در اين روش زماني حضور شعله تائيد ميگردد که تشعشع امواج ماوراء بنفش دريافت گردد. تمايز و درک تفاوت بين شعله اصلي و شعله هاي مجاور و يا پس زمينه با استفاده از تغيير در قدرت ديد اسکنرها امکان پذير خواهد بود که اين مسئله نيز از طريق تنظيم ميزان حساسيت سنسور يا تغيير محدوده فعاليت ( آستانه واکنش ) سنسور در

مشعل-احتراق-آموزش مشعل

 راستاي حذف سيگنالهاي زائد حاصل ميگردد. حبابهاي UV ميبايست فقط به  امواج ماوراء بنفش با طول موج کمتر ( بين ۲۰۰ الي ۳۰۰ نانومتر ) حساس بوده و نسبت به سيگنالهاي خورشيدي واکنشي نداشته باشد. عدم واکنش نسبت به سيگنالهاي خورشيدي بسيار مهم است زيرا دراينصورت ديگر حضور نورهاي زائد منجر به اختلال عملکرد مشعل نخواهد شد. حباب سنسور UV از جنس کوارتز بوده که پس از پر شدن با گاز بصورت کامل آب بند ميگردد. UV شامل دو الکترود متصل به يک منبع ايجاد کننده اختلاف ولتاژ AC نيز ميباشد. الکترونها در اثر اختلاف ولتاژ آزاد شده و گاز داخل UV در خلال يونيزه شدن به صورت يک هادي عمل ميکند.سپس جريان الکتريکي  از يک الکترود به الکترود ديگر ( کاتد به آنود ) ايجاد خواهد گرديد.

اختلاف ولتاژ مورد نياز جهت ايجاد قوس الکتريکي بين الکترودها (در صورت وجود تشعشعات کافي امواج ماورائبنفش و يونيزه شدن گاز داخل حباب )  بين ۴۰۰ ولت الي ۱۲۰۰ ولت AC ميباشد و در اين حالت اصطلاحا گفته ميشود که حباب در حال آتش کردن (  Firing )   است.

در طراحي حبابهاي UV سعي ميگردد تا قوس الکتريکي ايجاد شده در طول الکترودها مدام به عقب و جلو حرکت نمايد تا از استقرار دريک نقطه خاص و گرم شدن بيش از حد نقطه مذکور و آسيب ديدکي الکترودهاي UV جلوگيري شود .

                            

 استفاده از لنز کوارتز نيز جهت متمرکز نمودن تشعشعات دريافتي در منطقه الکترودها ميباشد. اختلاف ولتاژ بين الکترودها در هر نيم سيکل AC صفر خواهد بود  واين به حباب اجاز ميدهد تا به حالت غير يونيزه خود (  quenched state  ) بازگردد. بديهي است که در نيم سيکل بعدي ولتاژ،درصورت روئيت شعله و وجود تشعشعات ماوراءبنفش، مجددا جريان بين الکترودها برقرار خواهد شد. تعداد دفعات آتش کردن (  Firing ) الکترودها در هر سيکل Count ناميده ميشود. مشعل صنعتی-آموزش مشعل-احتراقبيشترين دفعات آتش کردن (Firing ) در يک ثانيه تعداد Count ها در يک نيم سيکل ضرب در دوبرابر فرکانس ولتاژ منبع ميباشند. زمانيکه شعله تشکيل شده و اشعه ماوراءبنفش در حال تابش به حباب UV ميباشد، سيستم شروع به شمارش ميکند و زمانيکه شعله خاموش ميشود، تابش اشعه ماوراءبنفش اتمام يافته و سيستم شمارش را متوقف مينمايد. رله کنترل کننده شعله نيز جزئي از مدار برقي است که تعداد دفعات آتش کردن را شمارش ميکند. زمانيکه دفعات شمارش به مقداري برسد که بعنوان حد مجاز روئيت شعله از قبل تنظيم شده است، آنگاه رله مشعل، روئيت شعله را اعلام خواهد نمود و تا زمانيکه شرايط تعريف شده در پيش تنظيم رعايت شده باشد، در همان وضعيت باقي خواهد ماند . تعداد شمارشها دقيقا بازگو کننده شدت امواج ماوراءبنفش دريافتي از شعله ميباشد و به عبارت ديگر منابع تابش امواج ماوراءبنفش با شدت بالا در ثانيه چندين هزار بار ثانيه شمارش ميگردند.در نهايت ميتوانيم اينگونه بگوئيم که تعداد شمارشها بيانگر شدت شعله ميباشد. اگرچه UV Cell ها مسئول شناسايي امواج ماوراءبنفش ناشي از تشکيل شعله ميباشند ليکن ممکن است اين سنسورها نسبت به ساير منابع توليد کننده امواج ماوراءبنفش نظير منابع ذيل  نيز واکنش نشان دهند.

 سطوح داغ نسوز ( بالاتر از ۲۰۰۰ درجه فارنهايت ) – جرقه آغاز پروسه احتراق – قوسهاي جوشکاري لامپهاي هالوژني    

اتخاذ تمهيدات مقتضي جهت جلوگيري از تاثير گذاري ساير منابع توليد کننده تشعشعات ماوراءبنفش بر روي تشخيص دهنده شعله ضروري است. UV Cell ها بدليل فاسد شدن نوع گاز شارژ شده در داخل آن ، از کار مي افتند که منشاء آن ميتواند يکي از موارد ذيل باشد :

  • بسيار داغ شدن UV Cell
  • قرار گرفتن در معرض ولتاژ بسيار بالا
  • قرار گرفتن طولاني مدت در مقابل تشعشعات ماوراء بنفش

UV Cell ميتواند به شکل هاي ذيل خراب شود: آتش کردن آن بصورت متوالي بنحويکه حتي پس از خاموش شدن شعله اصلي، جرقه الکترودها ادامه داشته باشد – عدم آتش کردن مناسب که منجر به خاموشي ناخواسته مشعل خواهد شد – جرقه زدن  الکترودها پيش از روئيت شعله و بدون دريافت تشعشعات ماوراء بنفش

سيستمهاي محافظت از شعله همواره و در زمان راه اندازي مشعل، درصورت ارسال سيگنال روئيت شعله، UV Cell را معيوب تشخيص داده و سيستم را در حالت قفل پايدار (lockout ) قرار خواهند داد.   

درصورتيکه UV Cell در خلال کارکرد عادي شعله خراب شود، خرابي UV Cell تا زمان راه اندازي مجدد مشعل مشخص نخواهد گرديد. جهت جلوگيري از وقوع مشکل مذکور سيستمهايي طراحي و ساخته شده اند که در آن سيستم حفاظت شعله خودش را چک و پايش ميکند . سيستم پايش شعله خودکنترل در مدلهاي UV ، شامل شاترهاي اپتيکالي هستند که در مسير تشعشعات  ماوراءبنفش به UV قرار دارند . شاتر بصورت متوالي  باز و بسته ميگردد و در نتيجه مسير تشعشعات ماورائ بنفش براي بازه هاي کوتاهي مسدود خواهد گرديد ( معمولا بين ۰.۲۵ الي ۰.۷۵ ثانيه بسته به طراحي – الزاما بايد زمان مذکور کمتر از زمان مجاز تشخيص شعله باشد).

شكل ۲ : شماتيك مدار ردياب شعله ماوراءبنفش

مطابق با شکل ۲ ، سيستم حفاظت از شعله مذکور، مکانيزم شاتر خودکنترلر را فعال نموده و منتظر ميماند تا پالسهاي شمارش در بازه زماني بسته بودن شاتر قطع گردد. درصورتيکه در زمان بسته بودن دريچه شاتر کماکان پروسه شمارش پالسها ادامه داشته باشد، بلافاصه سيستم در وضعيت قطع ايمن قرار گرفته و مدار صحت روئيت شعله در وضعيت باز قرار خواهد گرفت . فعال شدن رله خطا در واقع مويد بروز مشکل در مدار اسکنر شعله ميباشد. از همين رو نياز است تا در منطق سيستمهاي BMS بازه زماني تعريف شذه اي پيش از خاموش شدن مشعل براي اين موضوع لحاظ گردد.

زمانيکه از آشکارسازهاي UV ماورائ بنفش استفاده ميگردد، استفاده از اسکنرهاي داراي ويژگي خود پايش در مشعلها و يا فعاليتهاي دائمي (Continuous Operation ) ، الزامي است . لازم به يادآوري است که تعريف و تعيين شرايط فعاليت دائم توسط مقامات ذيصلاح محلي و مشرف بر ظوابط و قوانين ايمني انجام ميگردد. اين بازه زماني ميتواند از يک تا ۲۴ ساعت تغيير نمايد. درصورتيکه تجهيز داراي فعاليت دائمي باشد ( زمان فعال بودن آن بيش از زمان تعريف شده براي فعاليت دائم باشد )، آنگاه تجهيز آشکارساز شعله به ويژگي خود کنترلي ضروري است.

شكل ۳ : نمودار عملكرد ردياب شعله ماوراءبنفش لوله اي تحت جريان متناوب AC

علاوه بر ويژگيهاي ذکر شده براي اسکنرهاي خودکنترل، ضروري است تا مطابق با يک سيستم FSG درنظر گرفته شده براي فعاليت هاي مداوم، کليه حالتهاي خرابي تجهيزاتي براي کليه اجزا و قطعات سيستم پوشش داده شود .

 استفاده از امواج ماوراءبنفش در تشخيص شعله از طريق بکارگيري تجهيزاتي همچون لوله هاي UV در واقع به تفسير سيگنالهاي دريافتي محدود ميگردد. زمانيکه امواج ماوراءبنفش دريافت ميگردند، آن بدان معني است که شعله وجود دارد. تنها راه تشخيص اينکه آيا سيگنالهاي دريافتي مربوط به شعله اصلي است يا شعله مجاور و يا گداختگي ديواره کوره ، حجم سيگنالهاي در درسترس جهت تفسير ميباشد.

 تجهيز UV فقط يک درصد از طيف هاي مرئي شعله را تخمين ميزند. درصورت بروز احتراق ناقص تجهيز UV عملکرد نامناسبي پيدا کرده و حتي بدليل وجود محصولات احتراق – دود – بخار آب و ساير مواد در اطراف شعله فعاليت آن مختل ميگردد. با توجه به توضيحات فوق الذکر امواج ماوراء بنفش براحتي توسط سنسور مجاور شعله اصلي دريافت ميگردد  و انتشار امواج تشعشعي از ديواره هاي داغ و شعله هاي مجاور داراي قدرت بسيار کمي خواهد بود . لذا درصورت بکارگيري اسکنر مناسب و سيستم کنترل مربوطه کماکان سنسورهاي UV ميتوانند بعنوان يک سنسور ساده-قابل اعتماد با کارائي مناسب در سيستمهاي چند مشعله بکار گرفته شوند .

ترجمه – گردآوری و تدوین : مهندس حسن خلخالی (کپی برداری از مطالب فوق در صورت ذکر منبع بلامانع است )
با دوستانتان این مطلب را به اشتراک بگذارید
بالا
ارتباط آنلاین با کارشناسان ما
Send via WhatsApp